پرژین

متن مرتبط با «سرسام» در سایت پرژین نوشته شده است

سرسام

  • من که از خانه بیرون نرفتم و نمی دانم داخل کوچه چه خبر بود.اما،صداهای انفجار که چند روز است به گوش می رسد،امروز بلندتر و پرتکرار تر بود و روح و روانم را تقرببا پودر کرد.چاره ای نبود و سعی کردم به خودم بقبولانم مشکل از آن بچه ها و خانواده هایشان نیست که ترقه هایی می ترکانند با ایحاد صداهایی در حد ترکیدن یک بشکه ترقه.مشکل از من است که سنم بالا رفته است و حال و حوصله دیدن شادی و شرکت در مراسم جذاب ترقه ترکاندن را ندارم.با این توجیه خودم را مجبور به تحمل کرد تا بالاخره حدود ساعت ده آرامش بسیار ناپایداری بر محله حاکم شد و گرچه تا می خواستم فکر کنم که" آخی تموم شد" یهو یک ترقه می ترکید.اما به هر حال عملیات موفقیت امیز پایان یافته بود و دشمن شکست خورده بود و همسایه ها برگشته بودند به کاشانه هایشان و می شد کمی استراحت کرد با این امید که سرسام هم پایان یابد.( الان سه تا ترقه،نه چهار تا.نه پنج،شش،هفت تا ترکید)هنوز ترقه ها داشت می ترکید که خواهرم زنگ زد و برایش ار صدای بسیار بلند ترقه ها گفتم.گفت:- اونایی که صداش خیلی بلند،خیلی هم گروونه.دونه ای چهارصد و پنجاه هزار تومنه!- چهارصد و پنجاه هزار تومن؟- اره چهارصد و پنجاه هزار تومن میدن فقط به خاطر اینکه دلشون می خواد یک صدای خیلی بلند بشنون!- نکنه خریدی؟- نه.زیادی گروون بود! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها