پرژین

متن مرتبط با «قبل» در سایت پرژین نوشته شده است

ذکرهای قبل از خواب

  • سارا برای درمان یکی از مرض هایش رفته است عطاری و کلی پول توی چنگ عطار ریخته است و در عوض اقای عطار(آه! حیف اسم عطار) یک رژیم برای سارا نوشته است اینجوری:- صبح و شب فقط میوه نوش جان کند و نهار هر چه دلش می خواهد.از نظر سارا چون آقای عطار در مورد عصر حرفی نزده است،خوردن هله هوله های مورد علاقه اش در عصر اشکالی ندارد و بر این اساس من را به خوردن کیک و بستنی دعوت کرد و من هم که معمولا این دعوت ها را قبول نمی کنم این بار بخاطر درک شرایط سارا و همراهی با او در سپری کردن این رژیم سخت قبول کردم که برویم هر جایی که پیشنهاد می دهد و سارا در جواب این لطف من حرفی زد که من را پاک شگفت زده کرد:- سگ تو روحت!- واااا!- یه عمره دارم دعوتت می کنم به رستوران و کافه و تریا و هیچوقت نمیای و دقیقا الان که باید نیای می خوای بیای!- وااا! اگه دلت نمی خواست بیام چرا دعوت کردی!- دلم که می خواد.اما،دلم می خواست تو بگی نه.بعد شب که یاد کیک و بستنی افتادم به دلم بگم تقصیر تو بود که کیک و بستنی نخوردم و بهت فحش بدم!- چی؟ شبا قبل از خواب به من فحش میدی؟- حالا نه هر شب دیگه!- واقعا که!- ببین من یه لیست دارم که به ندرت اسم تو می افته توی لیست ولی به هر حال گاهی اسمت هست!- لیست داری؟- آره!- و اسمهاشون؟- همون اسم های لیست خودته.فقط تو وقت و بی وقت فحش میدی و من می ذارم قاطی ذکرهای قبل از خواب! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • هم مسجد و هم کعبه و هم قبله بهانه ست

  • با هر بدبختی که بود مورچه یک سطح زبان را تمام کرده است و دارد برای آزمون پایان سطح یک آماده می شود.امشب هم با پای خودش آمده بود پیش من تا با او درس هایش را کار کنم.چون چنین اتفاقی به ندرت می افتد با اینکه خودم کار داشتم قبول کردم که با هم درس بخوانیم و شروع کردم به تمرین کردن کلمات برای قدم اول.اولین کلمه ای هم که معنیش را پرسیدم این بود:- ?church- مسجد!قدم بعدی سقوط به وادی دپرشن بود.◇ البته خوب که فکر می کنم از لحاظ فنی اشتباه جواب نداده است بچه! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مونولوگ های قبل از خواب

  • - فردا که پنچ شنبه ست.اما، شنبه حتما گردوها را پست خواهم کرد.و به آن آقای بداخلاق  خواهم گفت:- آقا لطفا کمتر ایراد...اما نه.بهتر است خواهش کنم:- آه آقا.لطفا خودم را هم با این گردوها پست کنید. , ...ادامه مطلب

  • قبله نما

  • توى پارك كنار يك خانم مسن نشسته بودم بدون هيچ حرف و كلامى.كمى كه گذشت بالاخره طاقت خانم تمام شد و پرسيد: - شما اهل اين محله هستيد؟- بله. - خونتون كجاست؟ - همين اطرافه. - يعنى كدوم طرف. - اون طرف. - مى دونى چرا مى پرسم؟ - نه. - مى خوام بدونم قبله كجاست؟ - فكر مى كنم اين سمت باشه.ولى معمولا اين سوالات رو بايد از آخوندها پرسيد. - حالا آخوند كجا بود. - خوب قبله نما بخريد. - فقط خواستم بدونم قبله كجاست.... در رفتم. برچسب‌ها: حتى توى پاك هم باد گرم مى آمد,قبله ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها