آموزش خانوادگى

ساخت وبلاگ

1.

در تمام سه ماه و نيم گذشته هر روز حواسم به پوشكين بوده است و فقط و فقط پريروز يادم رفته بود كه پوشكين هم در اين خانه حضور دارد و همان يك روز كافى بود تا گل بيچاره پلاسيده و پژمرده شود.ناباورانه و ناشيانه  شروع كردم به عوض كردن خاك گلدان و خيس كردن خاك و گلبرگها.اميد چندانى نداشتم و گل را از دست رفته مى دانستم اما، گل پژمردهء ديروز؛ امروز شاداب و سرحال داشت با هوا و آفتاب و زمين سلام و احوالپرسى مى كرد و در اين بين نيم نگاهى هم به من انداخته شد خوشبختانه.اميدوارم شاداب تر شود.

2.

گربه و بچه گربه پريروز را امروز هم ديدم.اول صبح بود و گربهء مادر سعى داشت بالا رفتن از ديوار را به گربهء كودك ياد بدهد.روش آموزش هم به اين ترتيب بود كه اول خودش از ديوار بالا رفت و آنجا منتظر بچه ماند. اين به نظرم انتظار خيلى زيادى بود.آخر بچهء بيچاره چطور مى توانست بدون شنيدن حتى يك ميو از مادرش و فقط با تماشا كردنش آنهم فقط يك بار،كار سخت بالا رفتن از ديوار را ياد بگيرد؟بچه گربهء بيچاره تمام سعى اش را مى كرد،اما موفق نمى شد.فكر مى كنم كودك ازارى مخصوص  دنياى ادمها نيست!


برچسب‌ها: الويه سالادى براى همه فصل هاست

نوشته شده در یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۶ساعت 18:51 توسط پرژین|

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 220 تاريخ : جمعه 6 مرداد 1396 ساعت: 15:23

خبرنامه