كپى هاى باارزش

مرحوم پدربزرگم هميشه كارهاى اداريش بسيار ساده و سريع انجام مى شد و دليليش هم رشوه هايى بود كه پرداخت مى كرد.روانشاد از ايام جوانى از اين اكسير استفاده كرده بود و به عنوان مثال در آن زمان هاى دور كه سربازى به هيچ عنوان خريد و فروش نمى شده است،پدربزگ ما با استفاده از همين اكسير از سربازى معاف شده بود و آنقدر در سراسر عمر باارزشش از اين موفقيت ياد كرده بود كه همين چند سال پيش برادر كوچك من هم به تقليد از پدربزرگ مان با پرداخت پول سعى كرد سربازى را با پول بخرد كه البته پولش  خورده شد و دست آخر سربازى هم رفت.

غير از رشوه دادن، مورد مهم ديگرى كه مرحوم در مورد كارهاى ادارى هميشه انجام مى داد؛كپى گرفتن از فيش پرداخت هر مقدار پولى بود كه به هر حساب دولتى و غير دولتى واريز مى كرد.اوايل ما نوه ها به عدم اطمينان پدربزگ به بانكها و ادارات مى خنديدم و آن را به احتياط كهن سالان ربط مى داديم.تا اينكه يك بار يكى از ادارات از واريز شدن مقدار قابل توجهى پول به حسابشان شانه خالى كرد و بانك هم زير بار بررسى اسناد نمى رفت.يك كار مهم و سند باارزش داشت از دست مى رفت.تا اينكه پدربزرگ عزيزمان سراغ فتوكپى هايش رفت و وفتوكپى پولهاى واريزى را رو كرد.

پريروز كه در باجه پستى بودم و ارتباط قطع شده بود يكى از خانم ها از من خواست برگه درخواستم  ارتحويل دهم تا خودش هر وقت ارتباط برقرار شد به من زنگ بزند.راستش نزديك بود برگه را تحويل دهم اما خوشبختانه ياد پدربزرگم افتادم و از خانم خواهش كردم اجازه بدهد يك كپى از برگه ام بگيرم و تنها بعد از گرفتن گپى از آنجا خارج شدم.اتفاقا امروز به من زنگ زدند و اولين چيزى كه خواستند همان برگه بود.حالا درست است كه مى توانستم بروم و از ان خانم كارمند برگه ام را پس بگيرم.اما، اولا اثرى از ان خانم نبود و دوما صف مربوط  به دريافت برگه ها بسيار طولانى بود.