خودآرائى

ساخت وبلاگ

تمام سعى ام را كرده ام تا بافتن موهايم را ياد بگيرم.منظورم از بافتن، آن بافت سادهء سه تايى نيست كه همه بلد هستيم.منظورم آن بافت هايى است كه يك تكه هايى از مو را طورى مى بافند كه انگار تل روى مو گداشته اند.يا بافت هايى كه از يك طرف گوش شروع مى شود و كم كم، كل موها را درگير مى كند.خوب،من تمام سعى ام را كرده كه ياد بگيرم.اما،ياد نگرفته ام.بنابراين و بعد از مدتها برنامه ريزى امروز به آموزشگاه آرايشگرى سركوچه رفتم و درخواستم را مطرح كردم و خوشبختانه خانم قبول كرد،در چهار جلسه،چهار نوع بافت مو به من ياد بدهد.خوشحال از اينكه بالاخره به آروزيم مى رسم، داشتم خداحافظى مى كردم كه مربى پرسيد:

- شما فقط براى اين مى خواين يادبگيرين كه موهاى خودتون رو آرايش كنين.درسته؟

- بله.همينطوره.

- يعنى نمى خوايد روى موهاى هيچكسى كار كنيد؟

- خير

- در واقع مى خواين خودآرائى ياد بگيرين؟

از اين كلمه خودآرائى خوشم نيامد.در واقع هيچوقت فكر نمى كردم روزى، روزگارى با هدف يادگيريى خودآرائى قدم به جايى بگذارم.قبول دارم خيلى چيپ است.اما، مجبور شدم جواب دهم:

- بله.همينطوره!

از سالن آرايش كه بيرون آمدم تا حدى در عملى كردن تصميم _يادگرفتن  بافت مو متزلزل شدم.همه اش هم بخاطرآن كلمهء مبتذل؛خودآرائى!خداى من اين كلمه به تنهايى قادر است تمام فونداسيون افكار من را مثل زلزلهء هفت ريشترى بلرزاند.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 240 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:21