پرژین

متن مرتبط با «رسید» در سایت پرژین نوشته شده است

شایدم وقتی رسید

  • یک درخت انجیر را توی چند کوچه ان ورتر دیده ام که انگار دختر از خارج برگشته ی انجیر خودم است.کمی قدش کوتاه است اما شاخ و برگ و تنه با انجیر خودم،مو نمی زند و تصمیم گرفته ام آن را بیاورم توی حیاط خودم .البته که انجیر خودم هم عزیز است و با اینکه نیمه خشک شده است و ثمر ندارد،من همچنان دوستش دارم و پیشش می روم و به آن بانوی متواضع و فروتن و کمی غمگین ارادات می ورزم.گفتم کمی غمگین.درستش این می شود که بسیار غمگین.اصلا بخاطر همین غمش است که می خواهم بروم و آن درخت جوان و سرحال را بیاورم اینجا.مطمئنم ( البته نه صد درصد) که روی روحیه آن انجیر غمگین هم تاثیر مثبت می گذارد و ممکن است به بار بنشیند حتی!(به طرز عجیبی در حال نوشتن این پست این آهنگ زنده یاد مهستی در ذهنم پلی شد:شایدم وقتی رسید/وقتی چشمهام اون رو دید/دل دوباده بشه عاشق/مثل اون روزها که دلداده بودم)اما،مشکل بزرگ ان است که خودم از عهده از خاک درآوردن آن انجیر بر نمی آیم و برادرم هم که از او کمک خواستم به بهانه اینکه این کار دزدی است از کمک کردن به من شانه خالی کرد و فقط این نیست که.این ایده را با هر کسی در میان می گذارم بنای مخالفت را علم می کند و با قاطعیت می گوید این کار دزدی است.نظر من؟درخت چیزی نیست که بشود دزدید.آن درخت اگر پیش من باشد هم برای خورش خوب است.هم آن انجیر پیر و غمگین و هم من که درست است پیر و غمگین نیستم.اما جوان و شاد هم نیستم.◇ نمی دانم چطور کسی را پیدا کنم که اولا افکارش اینقدر اگرسیو و اگزجره نباشد و بعد هم توانایی از جا کندن درست ریشه های محکم آن درخت تنها را داشته باشد و بعد هم کمی منصف باشد و دستمزدش خیلی زیاد نباشد. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اگر نمی ترسیدی...

  • اگر نمی ترسیدم بجای اینکه فردا سر کار بروم، یک کوله پشتی برمی داشتم با کمی خرت و پرت.لباس های خیلی گرم می پوشیدم و سر می زدم به کوهی،کمری،جایی و دیگر برنگردم.* امروز سر کار نرفتم.چون دلم نمی خواست سر کار بروم.* من فقط می خواهم آزاد باشم.پروانه ها آزاد هستند.(چارلز دیکنز) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حيف شد

  • خيلى وقت پيش كشمش سفارش داده بودم.يكى از همكاران خواهرم از يكى از دوستان خواهر شوهرش بهترين كشمش ممكن را براى من سفارش داده بود.همچنين عسل  سفارش داده بودم.بهترين نوع عسل،عسل_ گون.يكى از دوستان رئيس يك زنبور دارى شخصى دارد و فقط به مقدار  محدود سفارش قبول مى كرد.اسم من هم داخل ليست سفارش دهنده ها ثبت شده بود.خيار ترش هم سفارش داده بودم.يكى از دوستان نيلو، كه خيلى تميز و مرتب و مورد اطمينان است قول داده بود برايمان بهترين خيار ترش ممكن را كنار بگذارد.گردو هم سفارش داده ام.از نوع كاغذيش.صاحب باغ گفته است فقط ثمر_ يك درخت در آن باغ بزرگ، از اين نوع گردو دار,حيف شد,حیف شد به انگلیسی,حیف شد به خیمه نرسیدم,حیف شد که رفتی,حیف شدن,حیف شد چشم من نه,حیف شد مشغله پیدا,حیف شد رفتی,حیف شد رقیه رو ندیدم,حیف شدیم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها