پرژین

متن مرتبط با «قشنگ» در سایت پرژین نوشته شده است

واسه قشنگی

  • داشتم رانندگی می کردم که یهو انگار کسی یک عالمه برف ریخت توی هوا.اما، فقط توی هوا بودند و انگار همان جا محو می شدند.چون ما حتی یک دانه برف هم ندیدم که به زمین برسد.مورچه در حالیکه به وضوح از دیدن آنهمه زیبایی پرشکوه لذت می برد، آنچه می دیدیم را در یک جمله خلاصه کرد و گفت؛- این برف فقط واسه قشننگیه!و دقیقا همان بود.دانه های زیبای برف واقعا صبح مان را قشنگ کرده بودند. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعرهای قشنگ

  • پس از دیدن اخبار،مورچه را جو گرفت و پرسید:- به نظرت رییس جمهور بعدی ایران کیه؟- امیدوارم تو باشی.مورچه از این جواب بدش نیامد و سرخوشانه خودش را پیچ و تاب داد و طوری که خودش هم این احتمال را حتی با این سن ممکن می داند گفت:- آخه من بچه هستم.- درست میگی.فک کنم یه بیست سالی باید صبر کنی.◇ یک بار در دبیرستان وقتی با دوستانم در مورد شغل آینده مان صحبت می کردیم من اعلام کردم که می خواهم در آینده رییس جمهور شوم که البته نشدم.اما،خوب مورچه ممکن است رییس جمهور شود.گرچه در مورد خودم هم هنوز غیرممکن نیست.صبح علی الطلوع مسئول حراست اداره با چند تا کاغذ A4 وارد سالن کنفرانس شد و پرسید:- کی بلده متن کردی رو بخونه،؟- من.کاغذها را گرفتم و شروع کردم به خواندن متن ها که شعر بودند در واقع و به نظرم شعرهای قشنگی هم بودند.این نظر را با مسئول حراست در میان گذاشتم و گفتم:- چه شعرهای قشنگی.شاعرش کیه؟- اینا شعاره خانم!◇ این ماجرا را برای سارا تعریف کردم و سارا باور نمی کرد و چند بار تکرار کرد واقعا اسکل بازی رو به به این حد رسوندی؟حالا این هیچی،یهو صدای غش و ضعف مورچه را شنیدیم که به ما گوش داده بود.حالا مگر خنده های ریزریزش را قطع می کرد! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها