آرامش روحی

ساخت وبلاگ

شما که من را ندیده اید،اما من خودم شما را مطمئن می کنم که به هیچ عنوان به درد ناجی و ناظر دعوا نمی خورم.البته تا دیروز اینطور فکر می کردم و امروز نظرم عوض شده است.باعث و بانی این تغییر نظر،رییس اداره است که ثابت کرد من را بهتر از خودم‌ می شناسد.واقعا من را خوب می شناسد.دلیل هم دارم.آنهم دو تا.1.هنگام معرفی من به طرف های دعوا، من را یک آدم با آرامش روحی معرفی کرد و دلیل این آرامش را هم کاری به کار کسی نداشتن،دانست( خدا وکیلی فکر نمی کردم رییس درکی  از آرامش روحی داشته باشد) و2. از  بین آنهمه همکار دزد و دروغگو و لات و بیشعور،من را انداخت وسط دعوایی که وسط هایش کار به جایی رسید که رییس اداره رفت کتاب قرآن را برداشت و برای باورپذیر شدن حرف هایش به آن قسم خورد و همچنان حرف هایش باور نشد.در مورد دعوا نمی نویسم.خیلی طولانی می‌شود.فقط دلم خواست بنویسم؛ برخلاف تصور خودم، حضورم در آن بلبشو خیلی به درد خورد و باعث شد آقایان و خانم های  طرف  دعوا را تفهیم نمایم که کارشان اینجا راه نمی افتد و بهتر است بروند تهران و این راه حل دقیقا همان راه حلی است که رییس اداره می خواهد اتفاق نیفتد!

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 229 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 6:38