مسافر صندلی جلو

ساخت وبلاگ

مسافر صندلی جلو خودش گفت که سالها اسیر دست عراقی ها بوده است و سالها هر روز از دست سربازان عراقی یک کتک مفصل می خورده است.یعنی تمام بند کتک می خورده اند و روش هم اینگونه بوده است که تمام اسرای ایرانی، ساکت در بند خود و جای خود می نشسته اند و هیچ حرکت و یا رفتار خلافی از خود نشان نمی داده اند،با این حال سربازان عراقی هر روز بدون اطلاع قبلی با چوب به جانشان می افتادند و تا جان داشتند می زدندشان.یک روز مسافر صندلی جلو می رود و خیلی دوستانه از یکی از سربازان علت این کتک کاری های هر روزه را با وجود رفتارهای کاملا مسالمت آمیز و قانونی اسرای ایرانی،می پرسد.سرباز از روزهای اولی می گوید که اولین سری اسرای ایرانی وارد عراق شده بودند و اینکه سربازها سعی می کرده اند کاملا انسانی و محترمانه با آنها برخورد کنند و همین کار را هم می کردند.اما،اسرای ایرانی در مقابل چنین رفتاری هر روز یک شر درست می کرده اند و دعوا راه می انداخته اند و به سربازان عراقی بد و بیراه می گفته اند و انواع رفتارهای نادرست را از خود بروز می داده اند.پس افسران و سربازان با هم تصمیم می گیرند هر روز و در ساعتهای غیر منظم، بر سر آنها بریزند و تا جان دارند کتک شان بزنند.تصمیم شان را اجرایی می کنند و می بینند که اسرای ایرانی تا روز بعد ساکت و بی دردسر توی بند می مانند.بنابراین تصمیم به قانون تبدیل می شود و آسایشگاه بی هیچ دردسری اداره می شود.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 224 تاريخ : پنجشنبه 9 اسفند 1397 ساعت: 14:15