شغل شریف

ساخت وبلاگ

با سارا رفته بودیم دنبال ماشینش.در بدو ورود آقای محمدی را به ما معرفی کردند که مسئول مستقیم این جور کارها بود.اما،آقای محمدی بسیار برافروخته داشت با تلفن حرف می زد و از صحبت دو تا از همکاران زیر دستش فهمیدم این مشاجرات به این علت است که بچه اش را توی مدرسه کتک زده اند و در واقع آقای محمدی داشت با مسئولین مدرسه دعوا می کرد.تا این را شنیدم به سارا گفتم یک وقت صدایش را در نیاورد که معلم است.البته که سارا خودش عقلش می رسید که شغل شریفش را رو نکند.اما،کار از محکم کاری عیب نمی کند.روی این حساب بعد از تلفن آقای محمدی،سارا شروع کرد به سخنرانی که او هیچوقت بدون حجاب نبوده است و همیشه با روسری رانندگی کرده است و حالامی گویند عکس بی حجابش را پشت فرمان دارند.آن عکس کجاست؟می خواهیم ببینیم لطفا؟البته من که نمی خواستم ببینم.این ساراست که همیشه مو را از ماست می کشد.اگر به من بود می گفتم قربان چقدر باید تقدیم کنیم تا بتوانیم سریع تر گورمان را گم کنیم؟اما،سارا همیشه دنبال محکم کاری است و این بار ضربات  محکم کاری ش راست خورد توی سر من.زیرا این سارا نبوده است که روسری سرش نبوده است.سرنشین کنار دستش بوده است و سرنشین همیشگی کنار دست سارا کیست؟من.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 347 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:00