سارا دیشب خواب دیده است که داشته است روی یک دیوار که یک سمتش خیابان و سمت دیگرش آب بوده است؛ راه می رفته است که ناگهان دو مرد با لباس سبز رنگ از راه می رسند و سارا از آنها در مورد خطرناک بودن یا نبودن عمق آب سوال می پرسد و آقایان سبز پوش کلی به سارا خندیده اند.سارا همینطوری راه می رود و وارد یک خیابان می شود و یک ماشین پارک شده در کنار خیابان می بیند که احساس می کند ماشین خودش است و بعد صدایی به سارا می گوید:
- در ماشین رو باز کن
سارا در ماشین را باز می کند و از خواب می پرد.
امروز سارا به دیدن برادرزاده تازه متولد شده اش می رود و ماشینش را گوشه حیاط بیمارستان پارک می کند که ناگهان از بلندگو شماره ماشینش را می خوانند و سارا هم سراغ ماشینش می رود که تحت نظر دو مامور سبز پوش است و یکی از آنها می گوید:
- در ماشین رو باز کن!
سارا در ماشین را باز می کند و بعد از کمی صحبت با مامورها متوجه می شود که ماشینش تذکر امنیت اخلاقی دارد و باید برود پارکینگ.البته ماشین را می برد پارکینگ اما،تا توانسته حرفهای شبه ناسزا زده است و مامورها فقط خندیده اند.
پرژین...برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 241