روغن الاغ

ساخت وبلاگ

هفته پیش یکی از همکارانم به من زنگ زد و از من خواست برایش روغن الاغ بخرم.واکنش من این بود:

- روغن الاغ؟؟؟؟

- بله.نشنیدی در موردش؟

- نه!

- ولی میگن تو شهر شما زیاده؟

- نمی دونم.باید بپرسم.به چه دردی می خوره؟

- واسه درد استخوون خوبه.زخم ها رو به راحتی هم میاره و شنیدم واسه پوست هم خوبه.

 - چه خوب.پرس و جو می کنم و خبر می دم.چقدر لازم دارید؟

- آخه قیمتش چقدر می تونه باشه؟میگن کیلویی ده میلیون تومنه!

- فک نکنم.مگه چه خبره؟

- پس در جریان نیستی که الاغ چه ارج و قربی داره!

در جریان نبودم.هر چقدر هم می پرسیدم کسی در جریان نبود.دست آخر،،آدرس یک عطاری را پیدا کردم که آن روغن نایاب را داشت و زنگ زدم و قیمت گرفتم.شیشه ای دوازده هزار تومان بود.به خانم همکارم زنگ‌ زدم و قیمت را گفتم و خانم هم اول در مورد اصل و قلابی بودن روغن الاغ پرسید و چون من هیچ سررشته ای الاغ شناسانه ای نداشتم ناچارا به شانس متوسل شد و سفارش سه شیشه روغن الاغ اصل را داد و در آخر هم تاکید کرد حتما بپرسم که آیا می شود آن را به پوست زد یا نه؟

امروز عصرم به خرید روغن الاغ اختصاص پیدا کرد.زیرا مکان دقیق عطاری را نمی دانستم و مجبور شدم از دو خانم مسن آدرس عطاری را بپرسم.خانم ها آدرس را می دانستند اما،از خانمی مثل من انتظار نداشتند داروهای گیاهی را جدی بگیرم.حرفشان حسابی به من برخورد و راهم را گرفتم و در نهایت خودم عطاری را پیدا کردم.چه عطاری!شلوغ شلوغ!مجبور شدم بروم توی صف و توی صف فقط به چگونگی درخواست خرید روغن الاغ فکر می کردم و عرق می ریختم.اما،وقتی نوبتم شد و روغن الاغ خواستم کسی تعجب نکرد و برای جمعیت عادی بود.من هم از عادی بود اوضاع استفاده کردم و سوال خانم را مطرح کردم:

- ببخشید میشه به پوست زد؟

- بله.میشه.

- خوب به چه درد پوست می خوره؟

شاگرد عطار کاملا مردد شد و همینطوری حرفی زد:

- روشن کننده ست!

سه شیشه خواستم و سی و شش هزار تومان پرداخت کردم.شاگرد عطار شیشه ها را توی یک کیسه پلاستیکی گذاشت و خواست بدهد به من.خواهش کردم توی یک کیسه دیگر هم بگذارد.از شما چه پنهان حالم به هم می خورد که به روغ ها دست بزنم.اما،شاگرد عطار مدافع محیط زیست بود و با روی خیلی ترش حاضر شد یک کیسه پلاستیکی دیگر استفاده کند.

ماموریت سختم به پایان رسیده بود و در حال بیرون آمدن از عطاری سارا زنگ زد و خواست بداند کجا هستم؟

- عطاری هستم.دارم روغن الاغ می خرم!

- مگه شیر الاغ گیر میاد؟

- شیر الاغ‌چی؟روغن الاغ!

- روغن الاغ چیه؟

- روغن الاغه دیگه!میگن واسه درد خوبه!

- قینتش چنده؟

- شیشه ای دوازده تومن!

- سرت کلاه گذاشتن.روغن الاغ نیست!

- چی سرم کلاه گذاشتن؟آخه الاغ خودش مگه چیه که روغنش چی باشه!

- همین دیگه!تو باغ نیستی.الاغ گیر نمیاد.چینی ها همشون رو خریدن.چند وقت پیش واسه پدر شوهر خواهرم شیر الاغ سفید می خواستن،کل روستاها رو گشتن دریغ از یه خر چه سیاه و چه سفید!

- حالا شیر الاغ سفید  و می خواستن چکار؟

- پیر مرد فکر می کرد با شیر الاغ سفید بیماریش خوب میشه.شیر پیدا نشد و مرد!

- واقعا؟

- آره واقعا!تازه خود من هم شیر الاغ خوردم تو بچگی هام!

- تو دیگه واسه چی؟

- مثل اینکه سیاه سرفه گرفته بودم و با هیچ دارویی خوب نمی شدم.تا اینکه شیر الاغ به من میدن و خوب میشم!

- باز خوبه خوب شدی!

- ولی عوضش خر هم شدم!

♡این سارا دوست من است که این روزها اوضاع روحی اش خوب نیست.اما، ادبیات صحبت کردنش همان است که بود.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 214 تاريخ : چهارشنبه 11 دی 1398 ساعت: 14:10