باریک بجای اینکه روی مبل بنشیند،روی پشتی مبل نشسته بود و کارتون نگاه می کرد.اما،ناگهان از روی مبل افتاد زمین و بجای گریه و زاری و یا هر کار دیگری رویش را کرد به من و با عصبانیت گفت:
- دیدی؟یه پلنگ از رو مبلت افتاد!
و بعدش هم غر زد و گفت:
- از بس مبل ها رو بد کنار هم گذاشته ای!
پرژین...برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 203