کاری که بلد نیستم

ساخت وبلاگ

بالاخره مقاومت من هم در هم شکست و راضی شدم محصولات مراقبت از پوست را سفارش دهم.راستش،فعلا فقط در مرحله راضی شدن هستم.وگرنه نه محصولات را سفارش داده ام و نه پول را واریز کرده ام.البته،فعلا نه می توان محصولات را سفارش داد و نه من هم آنقدر پول دارم.محصولات را نمی توان سفارش داد،چون فعلا مرزها بسته است.نداشتن پول هم که دلیل نمی خواهد.باز شدن مرزها،که دست من نیست.اما،پول جمع کردن و مهم تر از همه تبدیل ریال به دلار دست خودم است.در نتیجه الان مهم ترین فعالیت اقتصادی من تبدیل پول هایم به دلار است.چون،محصولاتی که قرار است سفارش دهم با دلار خریداری می شود و من چند دلار لازم دارم؟ششصد دلار‌ و برای تهیه این ششصد دلار آنقدر این در و آن در زده ام که الان فقط خواجه حافظ خبر  ندارد که من به خرید دلار مشغول هستم.و چون ملت،غیر از  نوشیدن الکل هیچ شباهتی به حضرت حافظ ندارد،تا بو می برند من در حال خرید دلار هستم،فورا"چرا؟"سوال بعدی شان می شود.من هم که راستگو.مجبورم بگویم در حال خرید محصولات مراقبت از پوست هستم.و خوب بسیار خوش به حال من می شود وقتی می شنوم:

- تو که پوستت خوبه.این محصولات رو می خوای چکار؟

فعلا که جمله بالا را با کمی سانسور منفی به ضرر خودم از نیلو و هدیه و خانم همکارم شنیده ام.در حسن نیت نیلو شک ندارم.اما،هدیه و خانم همکار ممکن است از بدجنسی شان بوده باشد که آنطور از پوست من تعریف کردند.وگرنه تعریف خانم ها از پوست یکدیگر آنقدر بعید است که باریدن برف در وسط تابستان.نظر سارا را هم نمی توانم بپرسم.چون خود سارا باعث شکستن مقاومت من در برابر محصولات زیبایی یا به قول خودش محصولات مراقبت از پوست شده است. زیایی یا مراقبتی، اسمشزیاد برایم مهم نیست.مهم جور کردن آن ششصد دلار برای خرید آن محصولات است و چهارصد دلار برای هزینه رفت و برگشت مان به اربیل بعد از قرنطینه.واااو هزار دلار پول زیادی است واقعا.مخصوصا برای من که هم باید گوشی بخرم و هم برای یک سفر دیگر هم پس انداز کنم.پس انداز؟این دقیقا آن کاری است که من بلد نیستم.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 230 تاريخ : يکشنبه 31 فروردين 1399 ساعت: 5:26