هیپنوتیزم هوای گرم

ساخت وبلاگ

خیلی ااتفاقی سارا را در این محله دیدم.آمده بود برای گل هایش لوازمی بخرد که پیدا نکرده بود.من داشتم می رفتم وایتکس بخرم و با هم راه افتادیم به سمت سوپری سر کوچه.وسط راه من پیشنهاد دادم بیخیال خرید شویم و برگردیم خانه.اتوماتیک وار مسیر را دور زدیم و برگشتیم خانه.بعد تا پایمان را توی خانه گذاشتیم سارا با تعجب گفت:

- ِاِ ِا ِا باز که من اینجام!

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 115 تاريخ : چهارشنبه 29 تير 1401 ساعت: 13:40