آب نمک

ساخت وبلاگ

با سارا رفته بودیم عینک شنا بخرد.وقتی بالاخره خرید.من به شوخی گفتم:

- ولی مواظب خودت باش یهو تو استخر غرق شی!

- احتمالش هست.باید خیلی مواظب باشم.خفه شدن خیلی وحشتناکه!

- حالا نترس! شوخی کردم!خفه شدن کجا بود؟

- دیشب پدرم نزدیک بود خفه شه!

- واقعا؟

- اره.یه تکه خیار پرید تو گلوش و با چه مصیبتی برش گردوندیم!

- وااااای!

- اره.واقعا از مرگ برگشت!

- الان خوبه؟

- اره.فقط کمی عصبانیه!

- چرا؟

- چون دقیقا یک ثانیه بعد از اینکه نفسش باز شد و برگشت داخل خونه مادرم بهش گفت برو کمی نمک غرغره کن!

- بد نگفته!

- بد نگفته ولی اولا پدرم از آب نمک متنفره و بعد هم تازه از مرگ برگشته بود.

- خوب چی شد؟

- دعوا!

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 125 تاريخ : سه شنبه 18 مرداد 1401 ساعت: 14:15