قول سالهای دور

ساخت وبلاگ

عمه پیر سارا فوت شده بود و ما سرخاکش بودیم.بعد از تمام شدن مراسم،پدر سارا رو به عموی سارا که جوانتر است و گویا سالها پیش به برادر بزرگش قول داده است روزی او را به خارج ببرد گفت:

- منصور تو قرار بود من رو ببری خارج!پس چی شد؟،کی می بری؟می خوام تا زنده هستم یه امریکایی،کانادایی جایی بریم تا کمی چشم و گوشم باز بشه!

عمو منصور سارا به حاضر جوابی مشهور است.اصلا به نظرم سارا هم این خصوصیت حاضر جوابی اش را از عمویش به ارث برده است.وگرنه هم پدر و هم مادرش خیلی آرام و مهربان و کم حرف هستند.خوب چه جوابی داد این عموی حاضر جواب؟این جواب:

- چه خوب هم اسم هاشون رو یاد گرفتی! از بس بی بی سی رو با دقت گوش میدی!

◇ چقدر ذهن پدر سارا در مورد قولی که سالها پیش به او داده شده است،رویاپردازی کرده است.احساس می کنم ذهن انسان از خود انسان هم بدبخت تر است.البته اگر بتوان بین ذهن و خود تمایز قائل شد.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 132 تاريخ : سه شنبه 3 آبان 1401 ساعت: 23:14