گره گشایی

ساخت وبلاگ

بالاخره تابستان است و عینک آفنابی از همیشه لازم تر.منظورم این است آدم یا حداقل من در تابستان بیشتر از فصل های دیگر سال قدر عینک آفتابی ام را می دانم و مراتب سپاس و تشکر خودم را تقدیمش می کنم.چون به هر حال عینک آفتابی بسیار مهم است و برای ادم های حساس به نوری مثل من کار از مهم بودن هم می گذرد و حیاتی است.

نمی دانم بیونار مکسنز هم حساس به نور است یا نه.ولی حتی اگر هم باشد و حتی اگر هم پول کافی برای عینک افتابی برند نداشته باشد،نباید عینک بدزد.اخر ادمی که سیزده سال رییس حزب، انهم حزب کمونیست کشوری مدرن مثل کشور نروژ باشد،چرا باید از فروشگاهی که می داند دوربین هم دارد عینک بلند کند؟خودش گفته است هیچ دلیل قابل عرضی ندارد!

اما،خوب شاید دلیل دارد و دلش نمی خواهد رو کند.چه کسی دلش می خواهد دیگران بدانند پول خرید یک عینک را ندارد؟دیگر دوستان آدم صمیمی تر از سارا دوست من نمی شوند که سر ان ماجرای عینک شکسته داخل داشبورد من تا از کوه بالا رفتیم و پایین آمدیم فقط خندید و راه های بستن نخ به عینک را برای من تشریح کرد.

با اینهمه دلم می خواهد می توانستم این دستفروش نزدیک خانه مان را به این آقای مکسنز معرفی می کردم تا بجای دزدی و افتادن در سیاهچاله رسوایی،از آن پسر جوان بی ادعا خرید می کرد و هم مشکل خودش هم حل می شد و هم آن پسر بینوا کاسبی می کرد.تازه حالا جهنم و ضرر من حاضر هستم هزینه اینترنتش را هم پرداخت کنم.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 49 تاريخ : شنبه 7 مرداد 1402 ساعت: 16:09