آذرگشسب

ساخت وبلاگ

باستان شناس مستقر در تخت سلیمان با احساس گفت:

- سلام.خوش آمدید.شما همین الان وارد یک محوطه هزار و چهارصد ساله شدید.

زمانی که اعراب به ایران حمله کردند،ایرانیان را آتش پرستانی می دانستند که باید تمام نمادهای آتش پرستی شان را نیست و نابود کرد از جمله و مخصوصا آتشکده هایشان.آتشکده های مهم آن زمان هم سه آتشکده بودند به اسم های:

1.آتشکده آذرگشسب که ما در حال قدم زدن در آن بودیم و مخصوص طبقه پادشاهان ساسانی بود.

2.آتشکده آذرفرنبغ در فیروزآباد شیراز که برای موبدان در نظر گرفته شده بود.

3.آتشکده آذربرزین در نیشابود که متعلق به طبقه کشاورزان بود.

حالا اعراب آمده اند و می خواهند هر سه آتشکده را ویران کنند.اینجا خردمندان آریایی به میدان می آیند و می فهمند که اعراب کتابی دارند که بسیار به آن معتقد هستند و در آن کتاب در مورد مرد بسیار جالبی صحبت شده است به اسم سلیمان که خیلی اکشن سوار قالیچه می شده است و با حیوانات حرف می زده است‌خرمندان آریایی تصمیم می گیرند آتشکده ها را به اسم محل زندگی سلیمان به اعراب معرفی کنند و برای این هدف دست به داستان سرایی های جالبی می زنند که:

- رفقا اینجا آتشکده نیست.آتشکده کحا بود؟.اینجا تخت سلیمان است و آن ورش قلعه بلقیس زن سلیمان است و آن طرفش زندان سلیمان است که دیوها را در انجا غل و زنجیر می کرده است!

مسجد سلیمان هم چنین داستانی دارد و گویا تخت جمشید هم تا قرن ها به قصر سلیمان مشهور بوده است.

و قصه ها را انقدر با آب و تاب می گویند که هنوز مردم محلی برای دعا و نیایش به آنجا می آیند.البته از کجا معلوم نمی دانند آتشکده است و با علم بر اتشکده بودنش دعا نمی کنند؟

این از این.

1.دریاچه:

رنگش سبز کله غازی بود وقتی ما آن را دیدیم.گویا در طول روز رنگ های متفاوتی را نشان می دهد و یکی از یکی زیباتر.به شکل بیضی است و به عمق ۱۱۲ کیلومتر که فقط تا ۴۰ متر غواصی شده است و گفته می شود کف دریاجه پر است از آثار باستانی.دمای دریاچه در تمام طول سال ۲۱ درجه است.

نظر من:

خیلی خیلی زیبا بود.

2.آتشگده آذرگشسب:

یونسکو ده آیتم را برای قراردادن هر بنایی در لیست خودش در نظر گرفته است و هر بنایی یکی از آن ده خصوصیت را داشته باشد می رود توی لیست یونسکو.آتشکده آذرگشسب پنج مشخصه از ده مشخصه را دارد.گفته می شود این آتشکده یکی از سه چاکرای مهم و منبع انرزی های زمین است.دو چاکرای دیگر اهرام مصر و کعبه هستند.

این بنا تنها بنایی است که اول پلان آن رسم شده است و بعد ساخته شده است.کل بنا به شکل بیضی است و شکل بیضی آن از شکل بیضی دریاچه وام گرفته شده است و یک حصار به دور این بیضی کشیده شده است که ۳۸ بارو دارد.فاصله برج ها برابر است و فقط در قسمت دروازه شمالی وجنوب شرقی بزرگتر است‌

بیضی دو کانون دارد.اگر یک خط فرضی بکشیم و کل پلان را نصف کنیم.یک کانون آن می افتد وسط درباچه و دیگری وسط آتشکده که دلالت بر مقدس بودن آب و آتش دارد نزد ایرانیان.

از آنجایی که نور برای ایرانی ها بسیار مقدس بوده است و خورشید به منزله چشم اهورامزدا بوده است،تمام بناهای مذهبی در قیمت شرقی بنا قرار داشته و بناهای سیاسی در قسمت غرب.اصولا زرتشتیان بناها را طوری می ساخته اند که به سمت شمال نباشد.زیرا باد شمال را اهریمنی می دانسته اند.

آتشکده آذرگشسب بسیار مهم بوده است و در یک اتاق مربعی شکل بوده است که بالای آن به شکل طاق بوده است و آتش مقدس در یک اتاق دیگر توسز افرادی به اسم آتیر پیراسته(پرستار آتش) از آن محافظت می شده است.هیج کسی حتی پادشاهان ساسانی که برای تاجگداری و تطهیر به انجا می آمده اند حق نزدیک شدن به آتش مقدس را نداشته اند زیرا معتقد بوده اند حتی نفس انسان می تواند آتش را الوده کند و فقط موبد موبدان انهم با تجهیزات و دستکش و ماسک به آتش نزدیک می شده است.

اما،با اینکه آن اتش سالها روشن بوده است هیج اثری از خاکسترهایش نیست.چرا؟زیرا خاکستر اتش مقدس هم مثل خودش مقدس بوده است و به عنوان تبرک به مردم هدیه می شده است و ادم ها می توانسته اند استفاده مورد نظرشان را از خاکسترها بکنند و مثلا برای پر ثمرتر شدن باغ ها و زمین ها در مزارعشان پخش کنند.

در نهایت در دوره ایلخانیان یک فرمانده الاغ مغول که به هیچ صراطی مستقیم نبوده است می خواهد اتش را خاموش کند اما موبدان به طریقی آن را به گفته ای به هند و به گفته ای به کرمان انتقال می دهند.

3.

معبد آناهیتا:

ورودی معبد اناهیتا یک سردر بود که کاملا سالم مانده بود و وقتی ما از آن گذشتیم شنیدیم که:

- خانم ها و آقایان شما در حال عبور از یک سر در هزار و چهارصد ساله هستید.می توانید تصور کنید در عصر ساسانیان هستید و در حال ورود به معبد آناهیتا.

کلمه ی آناهیتا دو بخش دارد آن یعنی نه.هیتا یعنی پلشتی.پلشتی نیست.یعنی پاکی.آب و زن برای ایرانیان بسیار مهم بوده است و هر دو نماد باروری.قسمت اصلی معبد یک اتاق مربعی شکل بود که در قسمت وسط آن یک حوض کوچک وجود داشته است تا هم آسمان در آن منعکس شود و هم برف و باران در آن بریزد.زیرا باران و برف و آسمان هر یه مقدس بوده اند.اما،اب خود حوض را از درباچه می کشیده اند و ار هفت مرحله عبور می داده اند تا کاملا مطهر شود و بعد داخل حوض شود.در اطراف حوض هم چهار در وجود داشته است که جلوی هر در دیواری وجود داشته است تا جلوی دید را بگیرد.مثل آرایشگاه های زنانه.(دلیلش را یادم نیست.یعنی گوش ندادم رفتم زیر آن سر در عکس گرفتم)

* بعضی ها معتقدند آب جلوی محراب از معماری معبدهای آناهیتا الهام گرفته است.

4.زندان سلیمان

از آن اصلا خوشم‌نیامد.مسیرش هم خیلی صخره ای بود و سخت برای صعود.باید کفش حرفه ای همراهتان باشد.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 41 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 13:32