پیشخدمت جدید در یک حرکت بدعت آفرین منوی صبحانه تهیه کرده بود و کپی گرفته بود و بین همکاران پخش کرده بود.هنگام پخش این تراکت من اداره نبود.بنابراین آن را روی میزم گذاشته بود تا در جریات تغییرات تازه باشم.امروز صبح بیدار شده و نشده چشمم به این خلاقیت خفن افتاد و در یک نگاه فهمیدم قرار است امروز برای صبحانه جوجه تیغی میل بفرماییم.اول که تعجب کردم.آنهم چه تعجبی! تعجب در حد دیدن دایناسور در گندمزار.بعد که تعجبم موجبات پریدن خوابم شد و کمی بیشتر چشم هایم باز شد متوجه شدم صبحانه روز شنبه جوجه است و یکشنبه قیمه.بعد این مغز طناز من ، جوجه و قیمه را قاطی کرده و جوجه تیغی تحویل من داده بود تا سوپر تعجب قرن برای من اتفاق بیفتد.(البته کلمه قیمه را طوری بد نوشته بودند که به تیغی شبیه تر بود)
پرژین...برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 109