دبه

ساخت وبلاگ

معلم زبان مورچه مهاجرت کرد و من برای سارا درد دل می کردم که بعد از این مجبورم هفته ای سه روز مورچه را به کلاس زبان ببرم و یک ساعت و نیم علاف باشم تا کلاسش تمام می شود.سارا پیشنهاد داد خودم هم یک کلاس پیدا کنم و در آن فاصله بروم.بعد خودش جواب خودش را داد:

- اها نمیشه چون مغزت نمیکشه!

بعد ادامه داد:

خوب یک کتاب با خودت ببر تو ماشین بخون.بعد دوباره خودش جواب خودش را داد:

- اینم نمیشه.چون چشات کوره!

خوب برو تو موسسه و بگو می خوام اینجا درس بدم.اول بگو می خوام مجانی درس بدم.بعد دبه در بیار بگو پول میخوام.

با شنیدن کلمه دبه من چشم غره رفتم و سارا دیگر جوابی به این یکی پیشنهاد خودش نداد.ولی پیشنهاد بعدیش محشر بود:

- عجالتا برو خودت رو به اون میله ببند و یه پرفورمنس اجرا کن که حداقل قبل از مرگت به یه دردی خورده باشی!

◇ این سرناخوردگی پفیوز در من کهنه شده است و سارا عین وال استریت ژورنال که انواع سقوط ها را پیش بینی می کند سقوط من را به دره مرگ پیش بینی کرده است آنهم کی؟همین فردا!

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 22 آبان 1401 ساعت: 15:15