دائم ال سر به هوا

ساخت وبلاگ

حتی اگر هوش ریاضی پیرمرد به اندازه زنبورهای کندوهای عسلش می بود،می بایست بداند دومیلیون و هشتصد و بیست هزار تومان،پنج تا صفر دارد نه شش تا.اما،شش تا صفر را جلوی عدد گذاشت و با فروتنی به من نشان داد که بداند درست است یا نه؟ و اینجانب خیلی قاطع و مطمئن جواب دادم:

- بله درسته!

خوب من الان می توانم هوش ریاضی خودم را هم به تازیانه نقد بسپارم.اما این کار را نمی کنم چون واقعیت این است که من اصلا دقت نکردم و اگر خصوصیتی در من باشد که باید به جد به نقد کشبده شود همانا سربه هوایی است.البته این به این معنی نیست که من مخ ریاضی هستم.فقط به این معنی است که در حد اینکه دو میلیون و هشتصد و بیست هزار تومان پنج تا صفر دارد و نه شش تا ریاضی ام خوب است.اما،با عنایت به این دانستن و عطف به سربه هوایی مادام العمرم با وجود دیدن شش صفر فرمودم کارت را بکشد و کشیو.کی فهمیدم بیست و هشت میلیون بجای دو و هشتصد کم شده؟یک ساعت بعد.

یک ساعت بعد برگشتم و ماجرا را برای آقای عسل فروش تعریف کردم و پیرمرد بیچاره آنقدر شرمنده شد و احساس خجالت کرد که احساس شرم و خجالت را هم به من منتثل کرد و مجیورم کرد از ایشان خواهش کنم اینقدر ناراحت نباشد.چون اتفاقی نیفتاده است و فقط اشتباهی صورت گرفته است که جهنم و ضررر.

بقیه اش را نمی نویسم.فقط اینکه به پسرش زنگ زد و پسرش همراه با یک دختر شیربن به اسم آرسنا آمد و بیست تونن را در جا جابجا کرد و پنج تومنش را هم همین الان.اما،این ادب و احترام و صداقت و درستی پدر و پسر باعث شد سوال کنم:

- واقعا زنبورها فقط از گل تغدیه کردن؟

- بله.اینا تغذیه طبیعیه و اینا تغذیه با شکر!

عسل ها دو نوع بودند و البته که من طببعی اش را آورده بودم.اما از بس هر سلل سرم کلاه رفته است امسال قبل از این اتفاق حتی نپرسبدم که طبیعی هست یانه؟تقریبا مطمئن بودم نیست و سوال کردن منطقی نداشت به نظرم.اما،این صداقت باعث شد حرفشان را باور کنم و باز هم عسل بخرم از آنها.

◇ من نمی خواستم در مورد عسل و ریاضی و آن پدر و پسر بنویسم.می خواستم در مورد تعجب ملت بنویسم وقتی می دانستند من بیست وهشت میلیون تومان پول در کارتم داشته ام!

◇ آن پول پس انداز من برای روکش دندان هایم است!

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 40 تاريخ : شنبه 1 مهر 1402 ساعت: 15:17