وراج رفته بود دکتر برای کمر درد و دکتر بعد از گرفتن عکس و سی تی اسکن به سمع و نظرش رسانده بود که وراج به طور مادرزادی یک مهره کم دارد.وراج باور نمی کند و می رود تا نظر دکتر معتمد اداره را بپرسد و دکتر هم با دیدن عکس های می گوید:
- دکتر ارتوپد درست گفته و شما یک مهره کم دارید و من این قضیه رو همون بیست و هفت سال پیش وقتی داشتی استخدام میشدی فهمیده بودم.اما چون پسر فقیری بودی مدارکت رو تایید کردم!
وراج آتش می گیرد و با احترام از مطب خارج می شود و برمی گردد اداره.
و اما در اداره و در اتاق ما:
وراج و دستیار سخت مشغول شمردن مهره های کمر وراج بودند از روی عکس.
من پرسیدم:
- مگه سر در میارید؟
وراج گفت:
- سر در آوردن نمی خواد.عکسه دیگه.داریم مهره ها رو می شماریم!
- خوب حالا مهره کم داری یا نه؟
- معلومه که نه.من خودم دو دوره آناتومی بدن انسان رو گذروندم و می دونم مهره های کمر پنج تاست.بیا اینجا هم پنج تاست!
◇ مهره کم نداشت.
◇ وراج سه تا لیسانس دارد.مدیریت.حقوق و بهداشت و من هیچ ادم دیگری را ندیده ام که اینقدر مشغول یادگیری باشد و اینقدر ابله باشد.
◇ وقتی داشتند خیلی جدی تعداد مهره ها رو می شمردن یک لحظه به ذهنم رسید که اینا واقعین یا کیکن؟!
پرژین...برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 17