لک لک خانم

ساخت وبلاگ

بالاخره لک لک ها طلبیدند و به دیدارشان در روستای درتفی مریوان رفتیم.آنجا لک لک های صبوری را دیدیم که نشسته بر فراز لانه های چرخانشان در سکوت_ محض_طبیعت_ سرسبز و سحرانگیز زاگرس منتظر تولد جوجه هایشان بودند.تجربه ای ژرف و متفاوت بود.چشم هایم تا توانست زیبایی دید و گوش هایم سکوت شنید و صدای باد و آب و برگ.در مورد روانم هم اگر سوالی داشته باشید باید بگویم تا همین الان که بیست و چهار ساعت از آن طبیعت گردی گذشته است، روانم آرام است و فعلا دیوانگی قابل عرضی از آن سر نزده است.

◇ داشتم از مورچه عکس می گرفتم که یک خانم جوان از من خواهش کرد چند تا عکس هم از او بگیرم.با کمال میل قبول کردم و عکس ها را گرفتم و دیدم واااااو کیفیت گوشی اش فوق العاده است.این بار من از خانم اجازه خواستم با گوشی او چند عکس از مورچه بگیرم و گرفتم.بعد وقتی داشتم شماره ام را می دادم که بعدا عکس ها را برایم با تلگرام بفرستد اسم من را توی گوشی اش لک لک ذخیره کرد.روی این حساب الان خودم را یک خانم لک لک می پندارم که روی آشیانه اش نشسته است و دارد لذت دنیا را می برد.البته تک و تنها.

پرژین...
ما را در سایت پرژین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mparzhin1359a بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1402 ساعت: 17:35